تماس با ما

آدرس : شیراز ، خیابان معالی آباد ، جنب مسجد دستغیب ، طبقه دوم

جلسات هفتگی باشگاه کوهنوردی کوهسرخ گلستان شیراز در فرهنگسرای گلستان پارک صبا واقع در شهرک گلستان شیراز در ساعت ۱۹:۱۵ الی ۲۰:۳۰ در روزهای یکشنبه برگزار می گردد.

تلفن دفتر باشگاه : ۰۷۱۳۶۲۳۴۱۱۵
واتساپ و تلگرام : ۰۹۳۹۳۱۱۸۸۷۰

بعد از انحلال گروههای کوهنوردی، به دلیل فراهم نبودن شرایط، برای ایجاد باشگاه، اعضای گروه کوهنوردی گلستان شیراز گرچه بدون مجوّز ، به صورت دوستانه برنامه های خود را ادامه دادند تا به یاری خدای بزرگ شرایط تشکیل باشگاه بوجود آمد واکنون دوره بی قانونی به پایان رسیده که در قصیده کوتاه ذیل به آن اشاره شده است .

دوران بی قانونی طی شد

شکریزدان طی شد آن دوران بی قانون ما
لطف یزدان گرم کرده این چنین کانون ما
این درخت صبرما اکنون برشیرین گرفت
محوسازد لذّت آن تلخی مغبون ما
صبرما با استقامت باهم و یک سو شدند
حاصلش توفیق ما شد با خوشی مقرون ما
باغ ما از عشق و همت عاقبت سامان گرفت
بارور شد مزرع سبزینه زیتون ما
اضطراب لحظه لحظه ازنبود اذن کار
ختم شد بر این وفاق و حاصلش ماذون ما
شاخه شاخه می شد ازسرچشمه آب رودبار
لیکن اکنون جمع آمد در دل کارون ما
اتحاد و بستگی شالوده ی هرکار خوب
انتظار این است و باشد در رگ و در خون ما
تاکه در آینده باشد بهره اش بیش از کنون
کشتزارما شود سیراب ازاین جیحون ما
زآن همه کار و تلاش و همت بی شائبه
شدنتیجه رونق و وضعیت اکنون ما
در زمان انحلالِ این گروه کوهیار
جمله اعضا عهدبسته بادل محزون ما
جمع آمد فکرها در یک نشستی دور هم
گشت اصرار و ادامه کار گوناگون ما
حفظ شد این باغ گل ، گلبنان گل داده اند
عطر وبوی گل گرفته سربسر هامون ما
باشگاه کهنوردی گشت ایجاد از تلاش
زحمت یاران خوب از ادب مشحون ما
این تشکل باشگاه کوهسرخ گلسِتان
آرزوئی که از اول بوده درمضمون ما
عشق می ورزند بر آن همچنان لیلی وشان
مقصدش حاصل شده این نغمه خوان مجنون ما
حسِّ نا امنی به هر برنامه آرد اضطراب
منّتَ الله ، شد فراهم حالت مامون ما
هیچگه “غمگین” نباشند یارب این افراد کار
کار آنان موجب توفیق روز افزون ما

فریدون کاظمی

باتبریک به همنوردان بخاطر تشکیل باشگاه کوهسرخ گلستان شیراز که آرزوی قلبی همه آنان بود، به مناسبت به ثمر رسیدن نهال این آرزو قصیده کوتاه ذیل تقدیم می گردد .


صبا ازبوستان مارا خبرداد
نهال آرزوی ما ثمر داد
به شاخ گلبنان گلها شکفته
پیام شادی از مرغ سحر داد
نشسته خنده بر لبهای غنچه
نسیمش بوسه بر لبهای تر داد
پیام طوطی مشتاق شکّر
به بستان شکر برد و شکرداد
شده بر باغبانان سال پربار
که شیرین میوه شان شاخ شجرداد
همه محفل نشینان شادومسرور
که شمع بزمشان نور وشرر داد
زند مطرب رهی در محفل ما
که رقص و پایکوبی برحجرداد
گره بگشوده شد از زلف پیچان
از آن نافه تحیّر بر بشر داد
شب قدر است امشب بهریاران
دعاشان ایمنی از هر خطرداد
زمشتاقان به پا شد آتش شوق
شرار ازشعله اش مانند زر داد
کساد رونق بازار خار است
که او زین معرکه از جان ضررداد
به پایان آمد آن شبهای دیجور
به صبح روشنم ، نوربصرداد
شب تار از حضور نور مهتاب
خدایش روشنی از این قمرداد
از این مژده بسی شاد است
” غمگین”
تو گفتی که خدایش بال و پرداد
سراینده: فریدون گاظمی