بنام خداوند جان و خرد
گزارش صعود قله کوهسرخ
تاریخ: ۱۴ آذرماه ۱۴۰۴
زمان برنامه: نیم روزه
طول پیمایش رفت و برگشت: ۱۱ کیلومتر
وضعیت آنتن دهی: خوب
سرپرست: رضا اسماعیلی
سرقدم: اکبر روشن
عقبدار: نعمت اله قشقایی
میاندار: علیرضا زارع
عکاس: مریم صفایی
امداد: لطف اله هوشمند
محیطزیست: ساناز ناظریراد
گزارشگر: رسول ناصریپور
سایر همنوردان:
دکتر کرامت ا… رضایی، محمد متقی، نرگس جوادی، زهرا ریاستی، عبداله کشاورزی، فرنگیس رنجبر، شهناز قاسمی، سمیه سادات طباطبایی، شیوا الماسی، اختر کشاورز، پریسا سلیمانی، سیدواحد موسوی، حبیب حبیبی، معصومه حبیبی، فاطمه قجری، ایاز نامجو و آقای چراغی
توضیحات
در غرب شیراز و در جنوب غربی شهرک گلستان کوهی معروف به کوهسرخ قرار دارد. به این علت به آن کوهسرخ میگویند چون که از جنس شن و ماسههای درشت و کوچک تشکیل شده و قرمز رنگ به نظر میرسد. این شن و ماسهها دائما در حال فرسایش هستند و به همین علت در پایین کوه چندین معدن شن و ماسه وجود دارد. این کوه از جنوب غربی شهرک گلستان شروع میشود و تا قلات امتداد دارد. وقتی از کوههای اطراف مانند کوه دراک و همچنین از روبرو به اين كوه نگاه میکنيم فقط پرتگاهها و دیوارههای بلند آن مشخص میباشد و شايد صعود به آن امری سخت به نظر برسد ولي از طريق درههای زیبا و عمیق که بسیار برای بیننده و افراد کوهنورد جذاب میباشد ميتوان به آن صعود كرد. از دیگر ویژگیهای این کوه داشتن حدود ۳۰ چشمه فعال در نقاط مختلف آن میباشد. به طور قطع این کوه روزی محل زندگی و پناهگاه افراد در زمان گذشته بوده است. داشتن آب و پوشش گیاهی و درختی مناسب و وجود چند برج دیدبانی از جنس سنگ و ساروج در نقاط حساس کوه و وجود انواع کوزه و ظرفهای گلی شکسته همگی دلیل بر اين ادعا میباشد.
پرندگان اين كوه شامل : كبك، سينه سرخ، گنجشك، سار، شاهين، باز، كلاغ ، تيهو، دال و جغد.
پستانداران اين كوه شامل: آهو، قوچ، شغال، گرگ و گربه وحشی.
البته به دليل شكار بیرويه تعداد اين جانوران و پرندگان بسيار كاهش يافته است.
گزارش برنامه:
جمعه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۴، صبحی آرام و دلنشین بود، از همان صبحهایی که هوا بوی آغاز یک روز پرخاطره را میدهد. ساعت ۶ صبح، بیست و پنج نفر از اعضای باشگاه در کنار مجتمع مسکونی برق، جنب خیابان آبشار شهرک گلستان گرد هم آمدیم و با شوقی مشترک راهی معدن ماسه روبهروی زنداندره کوهسرخ شدیم. خودروها را پارک کرده و پس از نرمشی کوتاه، از همانجا، نخستین قدمهای صعودمان را برداشتیم.
ساعت ۶:۳۰، از مسیر سمت راست زنداندره وارد پاکوب شدیم. مسیری که آرامآرام ما را در آغوش کوهستان فرو میبرد. برای رسیدن به قله، راههای مختلفی وجود دارد، اما ما مسیر دره سمت راست زنداندره را بهسوی چشمه دوقلو انتخاب کردیم. مسیری امنتر و دلنشینتر، آمیخته با سکوتی کوهستانی و چشماندازهایی که جان را تازه میکرد.
کوهستان در آن صبح پاییزی، با پوششی از بوتههای گون، ارژن و بادام کوهی، روحنواز و مسحورکننده بود. پس از حدود نیم ساعت پیمایش، کنار تابلو اداره کل محیطزیست، توقف کوتاهی داشتیم. جرعهای آب، عکسی دستهجمعی، نفسی تازه و لبخندهایی که خستگی را از تن میزدود.
در ابتدای راه، شیب ملایم بود و قدمها گرمتر میشدند. هرچه بالاتر رفتیم، بخشهای سنگی و دستبهسنگها، پیشرو قرار میگرفت. کوتاه اما هیجانانگیز، بهویژه برای دوستانی که نخستین تجربه صعود سنگی را لمس میکردند. مسیر با فلشها و علائم رنگی مشخص شده بود و این همراهی نشانهها، حس اطمینان بیشتری به گروه میبخشید.
در ادامه مسیر به دو راهی رسیدیم: مسیر سمت راست به سوی قله از مسیر چشمه سیب و چشمه گردو که مسیری است که بدليل وجود سایه بیشتر معمولا تابستانها صعود میشود و مسیر سمت چپ به سمت چشمه دوقلو. مسیر سمت چپ را انتخاب کردیم و ساعت ۸ و ربع به چشمه دوقلو رسیدیم. آب چشمه اندک بود، چکهچکه و کمرمق، اما همان چند قطره، لذتبخش و زندگیبخش بود. ۱۵ دقیقهای استراحت کردیم و دوباره رهسپار ارتفاعات شدیم.
با چند توقف کوتاه و قدمهایی که هر لحظه به اوج نزدیک میشد، سرانجام ساعت ۹:۴۰ به قله رسیدیم؛ جایی که باد سرد با صورتمان بازی میکرد و چشماندازهای بیانتها، پاداش شیرین تلاشمان بود. متأسفانه تابلو قله بار دیگر توسط افراد بیتوجه تخریب شده بود، اما شوق رسیدن، آنقدر پررنگ بود که جای این کمبود را پر کند. پس از حدود ۲۰ دقیقه استراحت، عکاسی و لذت بردن از منظرهها، اندکی پایینتر از قله در جایی مناسب صبحانه صرف و در ساعت حدود ۱۱ مسیری فرود را از همان مسیر صعود آغاز کردیم.
با چند توقف کوتاه برای نوشیدن آب و رفع خستگی سرانجام ساعت حدود ۱۳:۳۵ دوباره کنار خودروها بودیم. خسته اما سرشار از رضایت، پر از لحظات زیبا. سپس راهی خانه شدیم تا روزی شاد، پرانرژی و پرخاطره را به پایان ببریم.
سالم و برقرار باشید.
تصاویر برنامه








زوج های همنورد













